Weekend

آخر هفته است یا به قولی weekend من که انگار کوه کندم و presentation روز پنجشنبه رو دادم جمعه هم دانشگاه نرفتم. امّا presentation هم بد نشد فقط شنیدم بچه ها بعدش به من گفتن خیلی وول خوردم موقع ارایه البته من از قصد خواستم که یک کم تحرک داشته باشم چون می دیدم که بقیه تو presentation هاشون صاف وامیستادن و حرف میزدن. بدیش این بود که مال من ساعت 5 بعد از ظهر بود و تقریبا همه خسته بودن. آقای دکتر حاتمیان هم که به حساب مسوول پیشرفت تحصیلی ما هستن و این همه راه را از لندن لطف کرده بودن و اومده بودن فقط در presentation های صبح حضور داشتن. والا من که هنوز فلسفه وجودی این آقا  به عنوان coordinator دانشجویان مشغول به تحصیل در اروپا را نفهمیدم چون تا حالا هیچ موردی بخار از ایشون دیده نشده. دیگه ما هم عادت کردیم که هر دو سه ماهی ایشون رو ببینیم و از خاطراتمون براش تعریف کنیم و ایشون هم آرزوی موفقیت کنن کلا پیرمرد بی آزاری است. بگذریم باز دوباره غیبت مردم شد. داشتم میگفتم که جمعه رو حسابی خوابیدم. الان همه بدنم درد میکنه آخه این هفته به سلامتی بعد از 4 ماه برنامه ریزی و برم نرم کردن بلاخره رفتم بدن سازی البته من که به خودم باشه از این کارا بلد نیستم امّا همیشه دوستان خوب در این جور موارد بسیار مفید واقع میشن طوری که پنجشنبه شب که قرار بود ساعت 10 بریم Sport Center من درست 20 دقیقه به 10 از خوب پریدم اون هم با زنگ تلفن دوستم که منتظرم بود به این میگن یک نیروی محرکه قوی. حالا ببینیم تا کجاش پیش میرم.
از حسین هم ممنون که تبلیغ این چند خط نوشته منو میکنه من هم امیدوارم که بتونم مجموعه خاطراتم را اینجا بنویسم. یک نکته هم که حسین اشاره کرده بود تعداد بازدید کننده ها بود که لازم است اعتراف کنم خودم شخصا همون روز اول 150 تا 200 hit با refresh کردن واسه خودم ثبت کردم امّا بعد از اون روزی بیشتر از 5 بار خودم hit ندارم.
 خوب برم ببینم تلویزیون چی داره...

نظرات 2 + ارسال نظر

دو خط خوندم گیج شدم!

حسین یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:18 ق.ظ http://azadun.blogsky.com

سلام داش ابی گل.
باز که ما رو چاکر پیچ فرمودید. کرتیم به مولا.
لوطی مرامتو عشقه...
ما کوجا . شما کوجا !!!
آلوده تیم...
کلونگه تیم...
زت زیاد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد