بی عنوان

سلام خیلی وقته نبودم از قدیم گفتن رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود. امّا خب من گاهی تند و گاهی خسته روم. هفته پیش یک امتحان داشتم که برای چهارمین بار می دادم به امید خدا این دفعه پاس میشه اگر نشه دیگه خودشون میدونن من دیگه حوصله امتحان دادن این درس رو ندارم. همچنان امتحان ریاضی بعد از یک سال ناتموم مونده همین روزا سالگرد یکی دیگه از امتحانها هم میشه. خلاصه کلّی چاله چوله مونده که باید پر بشه کی؟ نمیدونم امّا میشه. خوشبختانه پروژه نسبتا خوب پیش میره حداقل الان میدونم که باید چی کار کنم. یک راهنمای پروژه من هم به سلامتی رفت آمریکا حالا فقط با همون استاد اصلیم کار میکنم. اون که بود این استاد عزیز را زیاد نمیدیدم امّا از وقتی که رفته بهتر شده. یک چیز هم یاد گرفتم و اینکه لازم نیست مثل ایران الکی خودت را علامه همه چیز بدونی اتّفاقا اینجا ندونستن بهتره چون سعی میکنن بهت یاد بدن. یادمه پروژه لیسانس را تقریبا همه چیز رو خودم انجام دادم اون هم با کلّی اشکال و سمبل کردن امّا اینجا احساس میکنم که کاری که میکنم دقیق تر و با ارزشتره.

نظرات 2 + ارسال نظر
مامانه فاطمه دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:15 ب.ظ http://aaftaab.blogsky.com

شما چی می خونین؟

حسین یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:06 ق.ظ http://azadun.blogsky.com

سلام
موفق باشی فرنگی جون!
بازم لذت بردیم و حال و حولی نمودیم !!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد